فاتح یک معلم خوشتیپ و ایده آلیست و بسیار با صداقت تاریخ است. روزی که فاتح از دانشگاه فارغ التحصیل شد، یکی از همکارهای سابق پدرش به نام اورهان چیکیش باهاش رو به رو میشه و حقایقی در مورد تاریخ خانوادگی فاتح بهش میگه که اصلا ازشون خبری نداشت. پدر فاتح...
رمضان در حالیکه یک آهنگر ساده بود به یک افسانه تبدیل میشه چون خودشو وقف برقراری عدالت میکنه. رمضان و ثریا عاشق همدیگه بودن و قرار بود رمضان به خواستگاریش بره ولی مغازه ی آهنگری رمضان توسط شهرداری به ناحق تصاحب شد و پدر رمضان برای اعتراض به شهرداری...